کد مطلب:34035
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:26
آيا وجود قوانين كلي در علوم و فلسفه كه از وجود ثابتها كشف ميكند، ميتواند آنها را از سلطه و نظارت دائمي الهي بينياز نمايد؟
ما در اين مسئله با چند قضية اساسي روبرو هستيم:
قضية يكم ـ قانون به معناي قضية كلي كه قابل تطبيق بر موارد كثيره باشد، وجود دارد، به اين معني كه ذهن انساني يا به وسيلة تتبع و استقراء لازم و كافي و يا به وسيلة انشاء تجريدي كه كلي بودن آنها نيازي به فحص و استقراء ندارد، قوانيني را كه قابل تطبيق بر مصاديق متعدد است، انتزاع ميكند.
قضية دوم ـ بدون قانون هيچ عملي قابل تصور نيست، يعني هريك از علوم بدون استمداد از قوانيني معين براي توضيح موضوعات و مسائل خود و اثبات آنها، امكان تحقق را ندارد.
قضية سوم ـ اينكه هر قانوني وجود يك جريان منظم ثابت را اثبات ميكند، يكي از قضاياي بديهي است و هرگز امكان ندارد از يك مورد جزئي مشخص كه در تحول و تبدل ناشي از حركت است [و هرگز قابل تكرار حقيقي نيست] قانوني انتزاع شود.
قضية چهارم ـ هر جريان منظمي كه در شرايط معين، پديدة معيني را بوجود ميآورد، كشف از ثبات در آن جريانات مينمايد، وگرنه، بروز هر پديده در هرگونه شرايط بايد امكانپذير باشد، مثلاً امكان داشته باشد كه از بوته گل يك هواپيماي 747 به وجود بيايد و با يك مگس به پرواز درآيد!
قضية پنجم ـ بدانجهت كه در هر جرياني منظم و مكرر و مستمر، ثابتي بايد وجود داشته باشد، ممكن است چنين گمان برود كه پس نيازي به نظاره و سلطه و مشيت جارية خداوندي بر همة آن جريانات وجود ندارد. و اين همان پندار بياساس است كه مغز برخي از اشخاص را به خود مشغول داشته است كه خداوند سبحان علت محدثه عالم هستي است نه علت مبقية آنها، يعني آن موجودات در بقاء و استمرار خود نيازي به خدا ندارند. پاسخ اين قضية پنجم را كه منجر به توهم مزبور گشته است، در قضية ششم كه مقصود اصلي ما از بيان قضاياي فوق است مطرح مينماييم:
قضية ششم ـ بدان جهت كه همة جريانات و موجودات از هر قسم كه باشد در جهان عيني حتي براي دو لحظه پايداري ندارد. بنابراين، ثابتهايي را كه منشأ انتزاع قوانين علمي است نميتوان از جهان طبيعت كه عرصة جزئيات در حال حركت و تحول و دگرگوني است جستجو كرد، زيرا فرض ثابت در متغير، فرضي متناقض است كه وقوع تناقض را در جهان خبر ميدهد!
بنابراين، هيچ راهي براي توضيح و تفسير ارتباط ثابت و متغير نيست، جز اين كه بگوييم: در عالم عيني هيچ حقيقتي ثابت وجود ندارد و ثابت نحوة اراده و مشيت الهي دربارة جريان منظم و مستمر كائنات است كه بايد براي حصول پديدههايي معين، شرايطي معين تحقق پيدا كند. پس در حقيقت ثابتهايي كه متغيرات در تكون و حركت خود تابع آنها است، مشيت بالغة خداونديست و بس.
ترجمه و تفسير نهجالبلاغه ج 23
آية الله محمدتقي جعفري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.